عشقی که با آن آشناییم زودگذر است. روزی هست و روزی دیگر نیست. زودگذر بودن عشق بیانگر آن است که واقعی نیست. چیز دیگری است که لباس عشق را به تن کرده! شاید شهوت یا نیازی جسمانی است. شاید نیازی روانی است. ترس از تنها بودن و تلاش برای مشغول شدن با دیگری، رغبتی برای پر کردن خلأ به این یا آن طریق. میتواند هزار و یک چیز دیگر غیر از عشق باشد. اگر عشق میبود. اساسیترین کیفیت عشق، ماندگار بودن است.
آنگاه که طعم جاودانگی عشق، طعم ابدیت عشق را بچشی، دگرگون میشوی. دیگر جزیی از دنیای خاکی نیستی. وارد دنیایی معنوی و مقدس میشوی. البته تو به همان شیوهی معمول زندگیات را خواهی گذراند. حتی معمولیترین و طبیعیتر از هر زمان دیگر خواهی بود، زیرا همهی ریاکاریها و رفتارهای خودمحورانهات را ترک گفتهای. همه چیز را در مورد کسی بودنت را فراموش کردهای و کاملا معمولی شدهای.
اما در این معمولی بودن، شوریدگی، شکوه، زیبایی و جذابیت هست. تو سرشار از نور و نشاط میشوی، زیرا سرشار از عشق هستی. همیشه آمادهای تا از خود ببخشی، زیرا به منبعی لایتناهی دست یافتهای. دیگر ممکن نیست بدبخت و غمگین باشی.
درباره این سایت