و به یاد بسپار که چگونه خواهی دانست که آیا بر نفس چیره شده‌ای یا به ورای آن رفته‌ای.
اگر بر نفس غلبه کرده باشی، آن‌ وقت فروتن می‌شوی. اگر به ورای نفس رفته باشی نه فروتن هستی و نه مغرور. زیرا کل آن مورد از بین رفته است. فقط یک انسان نفسانی و مغرور است که می‌تواند فروتن باشد. وقتی نفسی وجود نداشته باشد، چگونه می‌توانی فروتن باشی؟ چه کسی فروتن خواهد بود؟ آنگاه تمام آن پایه و اساس از آن زیر ناپدید می‌گردد. پس هرگاه بر نفس غلبه کنی، به فروتنی تبدیل می‌شود. وقتی به ورای نفس رفته باشی، انسان فقط از آن دام آزاد می‌شود. او نه فروتن است و نه مغرور. او ساده است؛ صادق است؛ اصیل است. او نه در این سو و نه در آن سو بزرگ‌نمایی نمی‌کند.

بزرگ‌نمایی بخشی از نفس است. نخست بزرگ‌نمایی می‌کنی که "من بزرگترین انسان هستم؛" سپس بزرگ‌نمایی می‌کنی که "من فروتن‌ترین هستم".  نخست ادعا می‌کنی که "من کسی هستم، انسانی ویژه هستم" سپس بزرگ‌نمایی می‌کنی که "من کسی نیستم ولی ویژه هستم."

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مافیای سیر و سلوک ( شعر ) گلکسی موزیک فروش تجهیزات ازمیشگاهی سلامت جو کافی نت امیر صدرا تولیدی بزرگ ایران سرا اتاق سئو مشاور کسب و کار - مدیریت - تحقیقات