در سالهای خیلی گذشته بتپرستی و غیر بتپرست را میشد از هم تشخیص داد اما در این عصر تکنولوژی و به اصطلاح متمدن امروزی بتپرستی در تار و پود زندگی بشر چنان تنیده شده و آنقدر بتها متنوع هستند که نمیشه به کسی گفت تو یک بتپرستی. اما وقتی دقت کنیم میبینیم که هر کدام از ما به نوعی بتپرست هستیم. برای مثال همین گوشی موبایل که در دست و همراه ماست میتواند برای ما یک بت باشد. و میپرسید چگونه میتواند؟
اینگونه که وقتی همین اینترنت موبایل قطع شود در رفتار و روحیه ما تاثیر میگذارد و یا وقتی آن را گم کرده و یا دچار آسیب شود. بت میتواند فردی مثل رییس و مدیر بالاسرمان باشد که مجیز گویش هستیم و چاپلوسی میکنیم و برایش خبر میبریم.
بله بت میتواند خانه و همسر و فرزندان و خودروی ما باشد. خودرویی که بیشتر او بر ما سوار است تا ما بر آن! و بتپرستی همین است که نمیگذارد حق را بگوییم و برای ترس از دست دادن منافع خود بر سر حق میکوبیم.
بتپرستی در عصر حاضر چنان به حماقتمان افزوده که برای به دست آوردن ریال و دلاری بیشتر وادار میکند دست به هر کار سخیفی بزنیم و حرفهای سخیفتر بر زبان جاری کنیم.
و چقدر وحشتناک است که مبارزه با بتپرستی امروزی به سادگی بتپرستی مجسمههای سنگی و چوبی قرنهای گذشته نیست.
درباره این سایت